نمیدونم نمیدونم چرا امشب پریشونم میخوام از عشق بخونم باز ولی انگار نمیتونم پر از حرفم پر از واژه ولی حرفام چه غمگینه چی میتونه که برداره غما رو از روی سینه یه بهونه یه بهونه یه بهونه برای خوندن شادی رو تو دلا نشوندن عطر دلربای ترانه به همه دنیا رسوندن یه ترانه یه ترانه یه ترانه که دلنوازه با یه عالم حرفای تازه که میون قلبای سنگی جاده ای از عشق بسازه تو فکرم به هرجا تو دنیا رسیدم خزونو به جای بهارون میدیدم از عشقت که گفتم سر اومد خزونم برای سرودن تو بودی بهونم تو همونی تو همونی اون بهونه برای خوندن شادی رو تو دلا نشوندن عطر دلربای ترانه به همه دنیارسوندن تو همونی تو همونی اون ترانه که دلنوازه با یه عالم حرفای تازه که میون قلبای سنگی جاده ای از عشق میسازه تو همونی