شب بود و ستاره توی کهکشون غم بود و نگاهی رو به آسمون باچشم خسته قلبی شکسته باز پرشده قلبش از گلایه ها باز میگه غماشو با ستاره ها طاقت نداره چشم انتظاره شبای باهم بودن گذشت هر کسی رفت دیگه برنگشت ستاره آی ستاره از اوج آسمونا بگو تا بشنون نامهربونا چرا باید بمونن حالا تنهای تنها اونا که بودن عمری همدم ما شب بود و ستاره توی کهکشون غم بود و نگاهی رو به آسمون باچشم خسته قلبی شکسته باز پرشده قلبش از گلایه ها باز میگه غماشو با ستاره ها طاقت نداره چشم انتظاره شبای باهم بودن گذشت هر کسی رفت دیگه برنگشت ستاره آی ستاره از اوج آسمونا بگو تا بشنون نامهربونا چرا باید بمونن حالا تنهای تنها اونا که بودن عمری همدم ما ستاره آی ستاره از اوج آسمونا بگو تا بشنون نامهربونا چرا باید بمونن حالا تنهای تنها اونا که بودن عمری همدم ما ستاره آی ستاره از اوج آسمونا بگو تا بشنون نامهربونا چرا باید بمونن حالا تنهای تنها اونا که بودن عمری همدم ما