تو مثه یه میوه تازه رسیده من درختی کهنه کنج کویرم تویی اسمون پر نور و ستاره من اسیر شب گرفتار زمینم تو که 100 تا یار دار ی هزار هزار سوار داری با من فقیر خسته دل بگو چکارداری من که یارت نمیشم عاشق زارت نمیشم منو از یادت ببر صید شکارت نمیشم تو میخوای قلب منو به قصه زنجیر کنی توی زندون دلت زندونی تو پیر کنی حالا سرخی حنات واسه من رنگ نداره شیشه عمر دلم که ترسی از سنگ نداره تو که 100 تا یار داری 1000 هزار سواد داری با من فقیر خسته دل بگو چکار داری من که یارت نمیشم عاشق زارت نمیشم منو از یادت ببر صید شکارت نمیشم تو مثه یه میوه تازه رسیده من درختی کهنه کنج کویرم تویی اسمون پر نورو ستاره من اسیر شب گرفتار زمینم تو که صد تا یار داری هزار هزار سوار داری با من فقیر خسته دل بگو چکار داری من که یار ت نمیشم عاشق زارت نمیشم منو از یادت ببر صید شکارت نمیشم تو میخوای قلب منو به غصه زنجیر کنی توی زندون دلت زندونیتو پیر کنی حالا سرخی حنات واسه من رنگ نداره شیشه عمر دلم که تر سی از سنگ نداره تو که 100 تا یار داری هزار هزار سوار داری با من فقیر خسته دل بگو چکار داری من که یار ت نمیشم عاشق زارت نمیشم منو از یادت ببر صید شکارت نمیشم تو که 100 تا یار داری هزار هزار سوار داری با من فقیر خسته دل بگو چکار داری من که یارت نمیشم عاشق زارت نمیشم منو از یادت ببر صید شکارت نمیشم تو میخوای قلب منو به غصه زنجیر کنی توی زندون دلت زندونیتو پیر کنی حالا سرخی حنات واسه مکن رنگ نداره شیشه عمر دلم که ترسی از سنگ نداره توکه 100 تا یار داری هزار هزار سوار داری بامن فقیر خسته دل بگو چکار داری منکه یارت نمیشم عاشق زارت نمیشم منو از یادت ببر صیدشکارت نمیشم