حادثه ای رُخ داد و من مسافر جهان شدم ناخواسته در یک سفر همراه دیگران شدم رفتم کلید خونه رو من پُشت در گذاشتم عمری که پیش روی تو است من پشت سر گذشتم غمگین ترین شعر جهان درد پدر نمیشه هیچ رفیقی واسه ی من ، مثلِ پسر نمیشه غمگین ترین شعر جهان درد پدر نمیشه هیچ رفیقی واسه ی من ، مثلِ پسر نمیشه ♪ جا مونده قوم و خویشٍ من تو سرزمین مادری خودم یه خونه ساختم رویه زمینِ دیگری باید من و از این کویر تا زیر باران ببری یه روزی همراه خودت من و به ایران ببری من و به ایران ببری غمگین ترین شعر جهان درد پدر نمیشه هیچ رفیقی واسه ی من ، مثلِ پسر نمیشه غمگین ترین شعر جهان درد پدر نمیشه هیچ رفیقی واسه ی من ، مثلِ پسر نمیشه