بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو نیمه شب ساعت یخ آب میشه چکه میکنه مخمل خواب قصه رو شب تکه تکه میکنه رقص ِ نیمه تمام ِ ما بوسه دزدیده میخواد وقت دوباره گم شدن تو پشت پرده های باد بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو لبای تشنه دربدر در زیر بارون سفر شیرین و سرخ و خوش خبر چون توت فرنگی های تر شهزاده در هوای مه تنها نشسته بی هدف از من به جا مونده ولی کفش ِ بلورین بر علف بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو قصه اگه به سر رسید رویا به سر نمیرسه این قله ی آتشفشان به خاکستر نمیرسه کفش بلور خاطره اندازه ی پای منه جفتمو پیدا میکنم این خواب فردای منه این خواب فردای منه بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو بگو بگو از خواب خوش خبر بگو ای قصه گو قصه ی تازه تر بگو