بازم شب اومد، منتظرت نشستم بازم سحر شد، دیده هنوز نبستم بازم شب اومد، منتظرت نشستم بازم سحر شد، دیده هنوز نبستم من یه عمره چشم به راهم چشم به راه اون نگاهم تو بیا با اون نجابت پاک کنم گرد گناهم ♪ من می خوام با یه رباعی سینه ریز برات بسازم با غزل های چون الماس دو تا گوشواره بسازم دو تا گوشواره بسازم من می خوام تو شعر موندن برای تن پوش تازه ات با قصیده های زیبا پیرهنی تازه بسازم پیرهنی تازه بسازم برگرد دوباره بسازیم آشیونه مقصد تو هستی بیا بریم به خونه برگرد دوباره بسازیم آشیونه مقصد تو هستی بیا بریم به خونه ♪ بازم شب اومد، منتظرت نشستم بازم سحر شد، دیده هنوز نبستم بازم شب اومد، منتظرت نشستم بازم سحر شد، دیده هنوز نبستم من یه عمره چشم به راهم چشم به راه اون نگاهم تو بیا با اون نجابت پاک کنم گرد گناهم