یه دیواره یه دیواره یه دیواره یه دیواره که پشتش هیچی نداره تا که دیوارو پوشیدن سیه ابرون نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون یه پرندس یه پرندس یه پرندس یه پرندس که از پرواز خود خستس بُن بالشو بستن دست دیروزا نمیاد دیگه حتی بیادش فردا ♪ یه روز یه خونه ای بود که تابستونا روی پشت بومش ولو میشد خورشید درخت انجیر پیری که تو باغ بود همه ی کودکی های من رو می دید یه آوازه یه آوازه یه آوازه یه آوازه که تو سینم شده انبار یه اشیکیه پیچکه روی گیتار به اینها عاقبت کی گیرد این کار یه مردابه یه مردابه یه مردابه یه مردابه توی تن از فراموشی یه چراغی که میره رو به خاموشی نگردد شعله ور بیهوده میکوشی ♪ یه روز یه خونه ای بود که تابستونا روی پشت بومش ولو میشد خورشید درخت انجیر پیری که تو باغ بود همه ی کودکی های من رو میدید یه دیواره یه دیواره یه دیواره یه دیواره که پشتش هیچی نداره تا که دیوارو پوشیدن سیه ابرون نمیاد دیگه خورشید از توشون بیرون یه پرندس یه پرندس یه پرندس یه پرندس که از پرواز خود خستس بُن بالشو بستن دست دیروزا نمیاد دیگه حتی بیادش فردا