تو مسیر باد می رَم با یه کوله پر رویا منو منصرف نکن از رفتنو فرار از اینجا رو به آینده ای مبهم تو این دنیای بیمار حالِ هر روزم همینه مثه حالِ بعد اخبار مثه حالِ بعد اخبار وقتی چشمامو می بندم یه صدا همیشه میگه اینجا دیگه جای تو نیست خسته ای وقتشه دیگه یه یه تو مسیر باد می رَم اونجا که سکوتِ محضه اونجا که خبر نداری توی نقشه پُرِ مرزه منو باد می بردم تا اونجایی که دور از اینجاست جایی که بشه وا کرد کوله ای که پُرِ رویاست پُرِ رویاست وقتی چشمامو می بندم یه صدا همیشه میگه اینجا دیگه جای تو نیست خسته ای وقتشه دیگه تو مسیر بی توقف همه چی رو دور تکرار همه ی راها شبیهن توی این دایره انگار تو سکوتِ قبلِ فریاد رو به یه لوله ی باریک منهدم می شن تمامِ آرزوهام با یه شلیک