بیا، هیچکس، گوش کن اشک تو چشامه، قلم گریه کن ببین من هر چند بدم، خیلی خب اما بدون که هیچکس غیر تو هیچکسو نداره و اینم هدیه شد از طرف دنیا با میل خود نگرفتمش منم عین تو کسی رو ندارم و تو به رازم محرمی میگم تا بنویسی تا باشه بازم مرهمی من اگه رپ میکنم چون چیزی تو دل دارم واسه تفریح نیست، چیزی تو دل دارم اینو درست میگن که عقل به چشمه بذار بهت نشون بدم یه چشمه من آدم شادی نیستم واسه همین همین، غم توی چشمام داره کمین پس همین شده دلیل بر این که همه برداشت بد دارن از این من شادم که باشم رگه ی تلخی دارم مریض نیستم، بیماری قلبی دارم میگم من این بارم من اونیم که بغضو تو گلوم میشکنم صداشو همه آدمای پهلوم میشون، بیا اون که هر چی ابر دنیاست خونه داره تو چشاش اون که ناچاره بخنده اما گریه است خنده هاش اون که تو شهرش غریبه با یه عالم آشناست هیچکدوم باور نکردن غربت تلخ صداش اون منم، اون منم، اون منم (بیا) بغضمو تو گلوم میشکنم (گوش کن) من از بچگی بزرگ شدم با یه عقده پس نپرس چرا وحشیم چون که بعضی وقتا یه حس به من میگه توی وجودت عشق داره کم میشه منو بچگیام آدم حساب نمیکردن مسخره کردن، نظاره میکردن بزرگتر که شدم دیدم دیگه وقتشه که یه کمی از کینه های دلم کم بشه تلافیشو در آوردم سر دشمنام چیزایی به چشم دیدم، خیابون کشت مرا دیگه عقده داره لبریز میشه واسه خالی کردنش هیچکس تمرین دیده من تنها نیستم، خیلیا مثل منن حرف من میمونه واسشون مثل مدد من مریض نیستم، یه کم عقده دارم نوازش دل همسانو عهده دارم هنوزم که هنوزه اشکام آبین دو تا چشمو نبین، اشعار کافین اون منم که بغضا تو گلوم میشکنه فقط تو نیستی، خدا هم اینو میشنوه (بیا) اون که خیلی قصه داره رو لبای بی صداش مونده فریادش تو سینه در نمیاد از لباش قد یه دنیا کتابه با یه عالم گفتنی هر کدوم از غصه هاش هر کدوم از قصه هاش اون منم، اون منم، اون منم بغضمو تو گلوم میشکنم اون منم، اون منم، اون منم بغضمو تو گلوم میشکنم اون منم، اون منم، اون منم بغضمو تو گلوم میشکنم اون منم، اون منم، اون منم