ای زهر سرنوشت به کامت تلخ ای زادگاه ناموران ای بلخ ای ماه سر به چاه فرو برده ای نیمروزِ بغض فرو خورده آه ای هرات، ارگ و دبستانت کابل کجاست نعره ی مستانت؟ با سرزمین شَرزه پلنگانم تهمینه ات کجاست سمنگانم؟ از چشم چشمه های بدخشان خون تا کوچه های خاکی پَروان خون خون است تا به خاک خراسان آب آب است تا به خاک خراسان خون بابام زیر آهن و آتش مُرد تنها برادرم که به ترکش مُرد همشیره ی نجیب دم بختم زیر جهادیانِ تن لش مُرد چشمم به راه دختری از قُندوز سم سرکشید از غم و خوابش برد بی عاقبت منم که جهانم را دستان شوم اهل بهشت آشفت دیگر میان این همه بدبختی از مادرم مپرس نخواهم گفت از مادرمم مپرس نمی گویم از مادرم مپرس نخواهم گفت از مادرم مپرس نخواهم گفت