وقتی شنیدم اومدی خونه تکونی کردم واسه دل دیونه ام شیرین زبونی کردم وقتی شنیدم اومدی رو به خدا نشستم گفتم پس از تو ای خدا من اونو میپرستم دیگه نرو پیشم بمون دیگه نشو نامهربون روی اثاث خونه مون گرد غربت پوشونده بود غم هرگز ندیدنت منو به خاک نشونده بود وقتی شنیدم اومدی خونه تکونی کردم واسه دل دیونه ام شیرین زبونی کردم دیگه نرو پیشم بمون دیگه نشو نامهربون گمون میکردم بعد از این باید تک و تنها باشم در حسرت برگشتنت مثه دیوونه ها باشم وقتی شنیدم اومدی رو به خدا نشستم گفتم پس از تو ای خدا من اونو میپرستم دیگه نرو پیشم بمون دیگه نشو نامهربون دیگه نرو پیشم بمون دیگه نشو نامهربون