میراث ایرانم سامان در ایمانم کوروش نمیمیرد تا من نگهبانم ایران را بر بادش ندیم حیف طلوع جمعه تو جنگل سبز یه شیرو کشتن خورشیدو بردن به شب سپردن دور از تو و من یک بار دیگه چشمان مردم تاریک و کم سوست این بیگناهان چه ها کشیدن زیر بار اندوه حیف حیف از تو ای ایران ما حیف میراث قوم اریا حیف باز کشتوکشتار شد ملت عزادار شد در پی ازادی ایرانو بر بادش ندیم حیف ملت رو ازارش ندیم حیف خدا به جرم باورش یه بچه رو از مادرش نگیر نزار جوون وطنم بشه پرنده زمینگیر بسی رنج بردیم در این سالسی کجا رفت اجم بگو پس کجاست پارسی حیف حیف از تو ای ایران ما حیف ایران قوم اریا حیف میراث ایرانم سامان در ایمانم کوروش نمیمیرد تا من نگهبانم ایران را بر بادش ندیم حیف ملت رو ازارش ندیم حیف (تو رو خدا این ملت ساده رو اینقده ازارش ندیم) (با زنده باد و مرده باد ایرانو رو بر بادش ندیم) (حیف تو نیست ایران من) (حیف ان جوونای وطن) حیف حیف از تو ای ایران ما حیف میراث قوم اریا حیف فرزند ایرانم جان بسته بر جانم هر مذهبی دارم اول یک انسانم ایران را بر بادش ندیم حیف ملت رو ازارش ندیم حیف (End)