غر زدن های عصرانه گپ زدن های شبانه عمریست هستند، پشت درهای این خانه گفتی فردا روزیست عالی، روزی دیگر، روز آفتابی فردا بود روزی، دیروزی، روزی، امروزی بازارمان کساد، کالایمان فساد اسرارمان فاش، اوضاعمان هارش گفتی سفر مرد را میسازد، سفر کردن میسازد مرا، مرد را میسازد، گشتم دنیا را نساختم گفتی بنگ بنگ، بنگ بنگ تا پیروزیست بنگ بنگ جنگیدم 40 سال، عمریست میجنگم آب هندوانه روان، ساز و ضربمان ناتوان (ای ای ای) زرت هایمان غمصور، تن هایمان رنجور که باشد روزی دریابی چه رفت به حال روزگار ما که باشد روزی دریابی چه رفت به حال و روزگار ما که باشد روزی دریابی چه گشت به حال و روزگار ما گفتی پیرتر شوی، داناتر شوی پیرتر گشتم، گشتم پیر، خنگ تر گشتم گفتی من تو را دوست داشتم که من دوست داشتم تو را دوست داشتم پیش از آن که دیگر دوست نداشتم جیب هایمان خالیست، دل های مان خالیست اعتبارمان به باد، اعتراضمان به آب