تو هم با من نبودی مثل من با من و حتی مثل تن با من تو هم با من نبودی آنکه میپنداشتم باید هوا باشد و یا حتی گمان می کردم اینطور باید از خیل خبرچینان، جدا باشد تو هم با من نبودی تو هم با من نبودی تو هم از ما نبودی آنکه ذات درد را باید صدا باشد و یا با من چنان هم سفره شب باید از جنس من و عشق و خدا باشد تو هم با من نبودی، توهم با من نبودی ♪ تو هم مؤمن نبودی بر گلیم ما و حتی در حریم ما ساده دل بودم که میپنداشتم دستان نا اهل تو باید مثل هر عاشق رها باشد تو هم از ما نبودی ای یار ای آوار، ای سیل مصیبت بار