کیست که بتواند آتش بر کف دست نهد و با یاد کوه های پر برف قفقاز خود را سرگرم کند یا تیغ تیز گرسنگی را با یاد سفره های رنگارنگ کُند کند یا برهنه در برف دی ماه فرو غلتد و به آفتاب تموز بیاندیشد نه هیچکس هیچکس چنین خطری را به چنان خاطره ای تاب نیاورد از آنکه خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صد چندان بر زشتی آن ها می افزاید ♪ O, who can hold a fire in his hand By thinking on the frosty Caucasus Or cloy the hungry edge of appetite By bare imagination of a feast Or wallow naked in December snow By thinking on fantastic summer's heat نه هرگز! هرگز هیچکس چنین خطری را به چنان خاطره ای تاب نیاورد از آنکه خیال خوبی ها درمان بدی ها نیست بلکه صد چندان بر زشتی آن ها می افزاید صد چندان بر زشتی آن ها می افزاید