همه قرصایی که خوردم همه اون روزایی که مردم همه بازی های روانی کردن ضد من تبانی این همه دلهره واهی که شاید کردم اشتباهی این همه خواری و تباهی نبود حقم، نبود حقم اما کون لقم، کون لقم چون من تورو می خوام همین الان فردا می ترسم دیر بشه من تورو می خوام همین الان فردا می ترسم دیر بشه نگاهم خشک شد به گوشی محو عکسایی که تو توشی پریشون حال مثل یه موجی حتی دلخوش به یه اموجی همونم از من دریغ شد که بسازم از تو زوجی این همه محنت بی توجیه نبود حقم، نبود حقم اما کون لقم، کون لقم چون من تورو می خوام همین الان فردا می ترسم دیر بشه من تورو می خوام همین الان فردا می ترسم دیر بشه