دونه دونه خاطراتو ورق میزنی تو اتاقت نور و کم کردی و الک میزنی تو دفترت پر اسمایی که میچرخن تو سرت تنها یکیه که میتونه مو واستونه رو تنت آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست آه از عشق شاید که داروی تو نیست آه از حسرت تیغی تو گلوی تو نیست