شب به خیر ای دو دریای خاموش شب به خیر ای دو دریای روشن شب به خیر ای نگاه پر آزرم باز امشب در کدامین خلیج شمایان بادبان سحر می گشاید؟ ♪ آه دیریست دیریست من در این سوی این ترعه ی خون تو در آن سوی آن باغ آتش وز دگر سوی ابر و باران ابر و باران و تنهایی من ابر و باران و تنهایی من ♪ می رود باد، باران، ستاره می رود آب می روی تو سوی آفاق تاریک مغرب آسمان را بگویم که امشب آسمان را بگویم که امشب یاس های ره کهکشان را بر سر رهگذارت فشاند ♪ شب به خیر ای دو دریای خاموش شب به خیر ای دو دریای روشن شب به خیر ای نگاه پر آزرم باز امشب در کدامین خلیج شمایان بادبان سحر می گشاید؟