ای آدمک برفی ای مظهر بی حرفی تو باغ پریدن بال و پر من باش یک گوشه چشمی داشتی به من ای کاش ♪ گلوار تبسم کن شهزاده غمگینم من کی توی چشم تو برق عشقو میبینم دردی اگه شلاق بر پیکر من باش مجنون شده حال من رحم کن به زوال من تو باغ پریدن بال و پر من باش یک گوشه چشمی داشتی به من ای کاش ♪ تا دست عطوفت بکشی روی سر من از تو جون پرواز میگیره بال و پر من با من به از این باش ای چشمه بی آب یک ذره محبت از تو مگه تو خواب قلبت اگه سنگ بوده باید آب شده باشه چشمات پیش لالایی من خواب شده باشه احساس تو کوتاه زنجیر تو باشه تا عاطفه من شمشیر تو باشه گلوار تبسم کن شهزاده غمگینم من کی توی چشم تو برق عشقو میبینم دردی اگه شلاق بر پیکر من باش مجنون شده حال من رحم کن به زوال من تو باغ پریدن بال و پر من باش یک گوشه چشمی داشتی به من ای کاش تو باغ پریدن بال و پر من باش یک گوشه چشمی داشتی به من ای کاش