دست خدا در كار بود آن شب باد از يسار، ابر از يمين آمد طوفان به پا شد خاك وقتي با دست خدا در آستين آمد كركس به دامان هوس افتاد در چنگ طوفان طبس افتاد روح خدا قرآن گشود و باز "وَ الله خَيرُ الماكِرين" آمد "وَ الله خَيرُ الماكِرين" آمد با تیر، نشد تیغ، نشد چوب، نشد سنگ با هر چه به دستم برسد آمده ام جنگ گر دست تعدّی است، وگر پای تجاوز آن دست کنم کوته و آن پای کنم لنگ من زاده ی ایرانم و آزاده و آزاد بیگانه پرستیدن ننگ است مرا ننگ ♪ ننگا به من این خانه شود لانه ی روباه پیر است و نکرده است به جز حیله و نیرنگ گر دشمن این خاک شود گرگ، شود شیر دندان بکند تیز، نشانم بدهد چنگ گر یک وجب از خاک مرا چشم بدوزد تاوان بدهد خاکش فرسنگ به فرسنگ ♪ من چشمه ی جوشانم و هرگز نزداید شیرینی اوقات مرا شورش خرچنگ چون نی لبک چوپان، چون نغمه ی جاشو با باد هم آوازم و با موج هماهنگ من چشمه ی جوشانم و هرگز نزداید شیرینی اوقات مرا شورش خرچنگ چون نی لبک چوپان، چون نغمه ی جاشو با باد هم آوازم و با موج هماهنگ با باد هم آوازم و با موج هماهنگ ♪ من زاده ی ایرانم و آزاده و آزاد بیگانه پرستیدن ننگ است مرا ننگ گیریم صبوری بکنم چند صباحی غیرت شمشیری است حاشا بزند زنگ ننگا به من این خانه شود لانه ی روباه پیر است و نکرده است به جز حیله و نیرنگ گر دشمن این خاک شود گرگ، شود شیر دندان بکند تیز، نشانم بدهد چنگ گیریم صبوری بکنم چند صباحی غیرت شمشیری است حاشا بزند زنگ چون نی لبک چوپان، چون نغمه ی جاشو با باد هم آوازم و با موج هماهنگ