من به دنیای خودم یک شبه مدیون شدم اون برات ساخته شد منم که ویرون شدم تو که لیلا نبودی من چرا مجنون شدم؟! کوووو؟! لیلای من کوووو؟! کوله ی خاطراتت سنگینه میدونم من پای رویاهامون با ابد می مونم همه ی شهرو میگردم بلند بلند می خونم کوووو؟! لیلای من کوووو؟! بغض اَمونمو بریده اما باید مر باشم چند نفر رو نابود کنم که مثله تو سرد باشم همه دیدن خودم نخواستم اونی که بد کرد باشم حق من این نبود اسیر این درد باشم من به دنیای خودم یک شبه مدیون شدم اون برات ساخته شد منم که ویرون شدم تو که لیلا نبودی من چرا مجنون شدم؟! کوووو؟! لیلای من کوووو؟! از امروز به فردا راه من جداست دیگه مهم نیست لیلای من کجاست رد شدیم تو برف و بارون تو ابرو باد از خاطرات خوب و بد که امروز تلخه هر دوتاش مثل پرگار دور خودت گشتی خودت اومدی خودت رفتی رفتی به همه گفتی الکی شده بدبین نگفتی، نگفتی که زیاده دورت فردین هه تو مرام تو محبت نی فکر منم میپره از سرت بعد دو پیک تلخی مارو بگو چقدر رو تو فکر کردیم هر کی رو میدیدم تو دلم میگفتم تو بهتری ولی تو هیچ موقع نفهمیدی چی تو دله منه هیچ موقع نفهمیدی چی تو سر من بود همیشه به شادی و لبت خندون خدافظ لیلای من میبوسمت از دور بغض اَمونمو بریده اما باید مرد باشم چند نفر رو نابود کنم که مثل تو سرد باشم همه دیدن خودم نخواستم اونی که بد کرد باشم حق من این نبود اسیر این درد باشم