مرگ ترسناک ولی حق! غمناک ولی سم! دردناک، غمگین، بد ولی هموار، سنگین، سد! آ، یه چیزی میگم شاید توام تجربه کرده باشی یه وقتا دلت میخواد که دور از سر صدا شی دوست داری خونِ ماه و تو تاریکی شب بپاشی دوست داری لهشون کنی آدما رو زیرِ چرخِ ماشین ببین این همه سال، دلت شد معطلِ کیا بیخودی توقع داشتی از همه چیا خاکِ خشک، کویر شد از غمِ گیاه عنکبوت بیکار شد، عقرب سیاه هی اشکا میخواد بریزه، من پلک میزنم و میخندم هی پرونده زمین و گُل و پیک میزنم و میبندم هی از این آدما دل میکنم و میجنگم هی اشکا میخواد بریزه، من پلک میزنم و میخندم هی پرونده زمین و گُل و پیک میزنم و میبندم هی از این آدما دل میکنم و میجنگم هعی ، گاهی باید رفت باید برید، باید گذشت، باید شکست و باید خطر کرد باید پرید! برو بپر، ببُر نترس در واقع داری با رفتنت آزادیت و جشن میگیری درد، مجازات نیست دوری، مجازات نیست زخم ها و سختی ها و حتی تحریم های ما پایه های موفقیت و تکامل هستند مرگ، مجازات نیست چرا نمیشه تحملش کرد؟ زندگی تاریکه ، منم دورِ شمع انقدر نکن توجه به من که میخوام بدونِ توقع برم نگام به آسمون، کلک و بِکن بسه دیگه درِ قلم و ببند بیا تو قلعم و قلبم و بکن اگه تیزی داری، سَرم و بزن فقط نذار نفس بکشم، از نهایت عشق به هوس برسم ازم میخوان درنده بشم واسه مرواریده، صدفه شکست نمیترسم از دستت بدم وقتی جلوتری ، عقبته مرگ نمیخوره عقربه به دردم از ۱ تا ۹ رو چند دفعه برم؟ نمیترسیم از نیشِ مار مُخ رو حالتِ بی صداس راه میریم با ریشه ها با هم رفیق شدن کیش و مات از دست دادی کی و باز؟ میبینی یه روزی گوشا میشه خاک میخوابی با چشم تیره باز میگی زندگی، رفیقِ نیمه راهس رفیق داداش این نبضش دیگه نمیزنه ، ولش کن هی اشکا میخواد بریزه من پلک میزنم و میخندم هی پرونده زمین و گُل و پِیک میزنم و میبندم هی از این آدما دل میکنم و میجنگم هی اشکا میخواد بریزه من پلک میزنم و میخندم هی پرونده زمین و گُل و پِیک میزنم و میبندم هی از این آدما دل میکنم و میجنگم بله، باید رفت اما نباید قربانی شد چون قربانیِ تقدیر شدنه که باعث واکنش تنده و واکنش تند هم دلیلِ سیاهیه پرونده پرونده ی سیاهه که به دار و مجازات میرسه فقط دار مقصر نیست! پرونده هم مقصره فقط قاضی یا فقط گاد مقصر نیست؛ مردم هم مقصرن بعضی وقتا، بعضی وقتا همه باید مجازات شن و بهترین مجازات، رفتنه مغز من ترک داره، بیخود هی ضربه نزن که پخش میشه یهو کفِ زمین این جاده، هزار جهت داره اون و به هیچ وجه یه طرفه نبین خسته ام از شما آدما که فقط همه جا، همش به ضررِ همین هر طرف رد بشی، داغونی که هر جا بالاخره یه قدر کرده کمین از این سیاه ترم ممکنه باز تیره ترم میشه تو خودت داغونی واسه چی بزنم نیشت؟ باید برم که خیالت راحت نباشه، منم پیشت از این سیاه ترم ممکنه باز تیره ترم میشه تو خودت داغونی واسه چی بزنم نیشت؟ باید برم که خیالت، راحت نباشه منم پیشت آ، تو همه چیت برعکس تو مخی و بد عکس فکر کردی کاملی بَرا من ولی جرت میدن بر و بکس از خود راضی فقط باید بری زیر چک و لگد بد لش شده تنت وقتشه گمشی ور دل ننت آ، درد تو بدن نادَخه اینجا غرق هر بدن تو دردش هر کی از راه رسید دلت و عملاً خون کردش تو چرا ناراحتی ؟ رفت من چرا ناراحتم که کارد و تا ته نکردم تو قلبش ببین، من بدم تو گردش، من مالِ خونه موندنم اَبدم خونه ام عشق، هَوسم جونم شعر من واسه خودم جا ندارم که بخوادش قاطیم اونم شه ولی باز چسبید به کونم ، شِت هی اشکا میخواد بریزه ، من پلک میزنم و میخندم هی پرونده زمین و گُل و پِیک میزنم و میبندم هی از این آدما دل میکنم و میجنگم هی اشکا میخواد بریزه ، من پلک میزنم و میخندم هی پرونده زمین و گُل و پِیک میزنم و میبندم هی از این آدما دل میکنم و میجنگم یک یک دو دو هشت تمام