زیر سقف جمجمم، یه جای مغز من یه صدای کم میاد، میگه لبخند بزن حرفاتو نرم بکن، یه کمی تو آب حل بکن آروم باش! چه خبره؟! حرارتتو کم بکن یادم میاد بچگی، میخواستیم که جمع بشیم حامد میگفت در بزن، فرق نمی کنه زنگ کی تیر نبود آجر بود، آجر نبود سنگ می شد چهل تیکه یا شقایق، آدم و آدم جمع میشد آفتاب میرفت بچه بود، میومدم بچه بود همش دلش شاد بود، پاهاش فقط خسته بود بازی من بد بود، زانوهامم زخم بود کسی دوسم نداشت ولی چقدر غمم کم بود الآن دوسم دارن ولی دوستامو ندارم اگه هستن هم مجازن، همشم خرابن رنجورن و مغرور، خالی، پر کمبود زنبورا رو کشتن، به دنبال کندو داد بزن بلندتر، آبستن گل از گرد نفرت شد محبت، بسپر رها کن! غلت بزن رو چمن سبز، شیرین شه هرچی خبر تلخ شهد و کندو، عسل و قند داد بزن بلندتر، آبستن گل از گرد نفرت شد محبت، بسپر رها کن! غلت بزن رو چمن سبز، شیرین شه هرچی خبر تلخ شهد و کندو، عسل و قند کندم، کندی، کند او وارونگی مطلق، هوا چقدر بد بود کندن کندن، بردن اختلاسو نمی گم، توپامونو هر روز می گفتن کوچمون شلوغ شده جمع کنید می گفتن صداتون زیاد شده کم کنید می گفتن توپاتون شیشه هامونو می شکونه سینه هاتونو می شکونیم، پاره می کنیم، بس کنید بیاید اینم شهرتون، خواب ظهر و عصرتون ما همه متفرقیم، شما چیه فرقتون؟ صدا ماشینای سنگین، صدا فرز و چکش برقی واسشون نداره فرقی، ولی نکنه بلند بخندی ما هنو ولی بچه ایم، صداهای خنده ایم اختلاف، اختلاف، هنوز می خوایم جمع بشیم پسر یا که دختریم، کوتاه یا که بلندیم دست همو می گیریم، شعر می خونیم می خندیم داد بزن بلندتر، آبستن گل از گرد نفرت شد محبت، بسپر رها کن! غلت بزن رو چمن سبز، شیرین شه هرچی خبر تلخ شهد و کندو، عسل و قند داد بزن بلندتر، آبستن گل از گرد نفرت شد محبت، بسپر رها کن! غلت بزن رو چمن سبز، شیرین شه هرچی خبر تلخ شهد و کندو، عسل و قند خرس، خرسا تنبل جای خودشون، نفسشون، با هم دیگه می جنگن بیشترم یا کمتر، آخرم یا اول تو ده تای اول چی بود فازم قبلا؟! امروز می خوام بکارم، ابر بشم ببارم یه روز وقتی رفتم، یه دشتی جا بزارم این باغبون خسته، گلدوناش شیکسته نوک پنجه ها زخمه، ولی گلخونه اش چه گرمه آدما، آدما، بیاین با هم دوس شیم ما جنگل خوبیم، به دنبال نوریم عینهو زنبورا، تلخیتون تو نیشتون عسل، عسل، خوب نی؟ عسل عسل خوب نی؟ گل، گل، کدوم گل؟ همونکه که رنگارنگه، برای شاپرکها یه خونه ی قشنگه همونکه روی بالهاش سرخی خون و جنگه با بالهای قشنگش میره و بر میگرده داد بزن بلندتر، آبستن گل از گرد نفرت شد محبت، بسپر رها کن! غلت بزن رو چمن سبز، شیرین شه هرچی خبر تلخ شهد و کندو، عسل و قند داد بزن بلندتر، آبستن گل از گرد نفرت شد محبت، بسپر رها کن! غلت بزن رو چمن سبز، شیرین شه هرچی خبر تلخ شهد و کندو، عسل و قند