امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم چون ماهیا یادشون می ره پوستش واسم بدبوعه قاشقو می ندازم زیر گوشتش فلساش وقتی برق می زدن یادش نبود یه چی بپوشه مهم نی حالا که مرده سرچه قلابی گول کیو خورده مهم اینه توی دیس غذا چندتا تیغ توی تنش مونده استخون اون تیغ واسه ماس دیدم یکی تیغم می خوره باش بش گفتم چقدر خوب می خوری گفت دریا رو بی جون می کنیم جون من، جون تو، جون ماهی یه خیابون بالا یه کوچه پایین چلوی زعفرونی می کشیدن جای اشک، آبلیمو می چکیدن امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم چون ماهیا یادشون می ره عید، سر سفره توی تنگه، کسی اونو نخورده حالا که زنده ای شنا بکن ماها رو توی حباب نگاه بکن آب یعنی روشنی، ماهی نشاط پس دیگه اضطراب داری چرا؟ تکی و تنگ تنگی هم داری ولی عوضش: امنیت داری! نمی خوای؟ جمع کن برو قرمز کوچولو زیاده مث تو ما که در تنگتو نبستیم یه مرضی داشتی که نرفتی ماهی یه نگاه انداخت تو سفره دید یه ماهی دیگه رو هم پخته سرشو بالا کرد، سقفی ندید کسی اونو تو صحنه بعدی ندید امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم ماهیا یادشون می ره امروز یه ماهی خوردم چون ماهیا یادشون می ره زخم قلاب، گوشه ی لپم خیال باطل! فک می کنن مردم اسیر لباسن و من اینجا لختم لای این موجا تنمو می شستم خونم از آبه، خونمم سرده اینکه خون گرمه بگو چیکار کرده دریل دریل دریل، بد سوراخ کرده علف علف علف، از تو جا کنده تند و تند پشت هم، همش حرف مفت می زنه یه تبل تو خالیه که داره بلف می زنه می فروشه آبیا رو، می خره خاویارو می کشه تخمامو توی دیس ولی دور میز، کسی نیس تو تاریکی مطلق، تو خوف دریا اونجا که غرق میشی، همونجا تنهام چند سال قبل بود، یه فیلم می ساختن اسمش بود کوسه: قاتل آدم نویسنده قصه، رو فرش قرمز دندون کوسه گوشواره گوشش امروز چند تا ماهی خوردی؟ فکر کردی این دریا یادش می ره؟! امروز چند تا ماهی خوردی؟ فکر کردی این دریا یادش می ره؟! زیر آب، تو ظلمت سکوت ماهیا فک کردی این دریا یادش می ره؟!