یه حس تیزی ته قلبت می سوزه ولی هنوز سرده قصه ات داره نوشته می شه زیر همون کاغذی که از رو رفته من مست، من گنگ من منگ و شل سر می خورم تو پرده ی بعد نبوده نقشه ی من هرچی که هست، هرکی که رفت یه نوید دیگه میگه که غرق نشیم تو گوشش می گم نفس نگیر آب توی شُشیه که هوا می خواد عمر واسه اونیه که زمان می خواد کجای این خواب خوابه؟ باغبون گُلیم که زیر آفتابه نور بده من که سایه واسه تنبلیه که می خواد بخوابه کلاه حصیریمو ببین بندای اسیریمو ببین حالا بندامو ببین که شل می کنم این استکانو برات پر می کنم کی می گه ساقی مسته؟ ستبر عین سرو بازی دستش برّا و بلد... حاکم خشت! زیر ملتهب ترین گره منعقد تاریک خاور شمایی که داری عکسامو میبینی! من دارم هنو نفس می کشم ارزونیتون ریتم آرومم من با این داغون هنوز آرومم چیو می خوای از من بگیری؟ روح من قیمت نداره زندگی من عبرت شما! بخت من قسمت نداره شبی که اینو می نویسم، بارونیم و خیس خیسم چند تا جوون حلقه گردن با حلقه به گوشای مست پستن بشکنم؟ بازم ریتمو بشکنم؟ غفلت و تاریکیتو بشکنم؟ مرزای باریکیتو بشکنم؟ اصلای ساختگیتو بشکنم؟ تو شیکستی من نمی شکنم با پتک زدی دیدی من نمی شکنم عصر بشکن بشکنه، گفتم! من نمی شکنم ول کن با ما بیا سینه بزن جلو بازو از رو کینه بزن ساعدتو که دیدی دم کرده دست به دست پر پینه بزن پینه رو می بینی من درد قبلش خون بوده جایی که زخمش بسته شیرین همیشه بعد تلخه خسته است که خوابش تخت تخته تخت یه گردی از نزدیکه فضانورد می شه تسکینش این همه رفته و برمی گرده ارزش زمینو حظ میکرده زمینیا بیاین خونه اینجاس باغبون و خاک این دونه اینجاس هوش مصنوعی ارزونیتون این همه دل دیوونه اینجاس! نون واو یه دال یک سه نه نه تهران! تو قلب تهران! فارسی! -ته دنیاس اینجا! این شهر دیگه عمرش تموم شده ناخدا خودت بهتر می دونی، هرکی که پا داشته رفته از اینجا! -ببین چی می گُمِت! تو امروز تبعیدت تموم شده فردا از اینجا می ری، اما ما نه! اینجا جاییه که می خوام توش زندگی کُنُم. یه روزیم سرمو بزارم رو خاکش و بمیرُم!