ورس 1 قصه يه حلزونه بدون خونه // قصه يه مرغه رو آسفالت پي دونه قصه يه ماره كه هيچي نداره // يه مورچه اس كه رو كشتي سواره قصه يه باز ِ كه بال باز ميكنه و فقط فكر پروازه ولي خب ، پاهاشو بستن // پراش شكستس ، تو دست صياده همينطور روزا ميگذره اون پيرتر // نبود ارتفاع بيشتر حس ميشه اونو از درون ميشكنه // وقتي ميبينه كلاغا اون بيرون ميپره نفرت ، خشم ، غفلت ، آآآآ // به خواب ببينه يك شب اوج ميگيره از اين قفس ميره // صدا زنجير پاش ميگه كه پات گيره ها كروس قصه ي منه ، قصه ي توئه // قصه ي ماست ، اينه داستان قصه ي من ، قصه ي تو // قصه ي ما ، اينه داستان قصه ي منه ، قصه ي توئه // قصه ي ماست ، اينه داستان قصه ي منه ، قصه ي منه ، قصه ي منه ورس 2 قصه يه مرده كه از تو دلسرده تو بن بست گير كرده ولي باز ميگرده دنبال راه ، روي لب آه // خودش مثه مرداب تو حسرت ماه در پي سوزن تو انبار كاه // تلقين بودن هميشه تو گناه يك لحظه شاد ، يك لحظه رنگي // يك لحظه روشن ، بقيه سياه سوال تو سرش زياد از كي بپرسه // هنوز نميدونه كجاست ولي ميترسه گم شه هه ، آره ميترسه گم شه چون دل سير ميشه // چشم هست هميشه گشنه پشتش به هيچي گرم ، درد توي سينه زياد و حسرت ميزنه به روحش چنگ بعد // وقتي همه زوجن اون ميمونه فرد كروس قصه ي منه ، قصه ي توئه // قصه ي ماست ، اينه داستان قصه ي من ، قصه ي تو // قصه ي ما ، اينه داستان قصه ي منه ، قصه ي توئه // قصه ي ماست ، اينه داستان قصه ي منه ، قصه ي منه ، قصه ي منه ورس 3 قصه يه شهره پر دود ، درد // خورشيدش سفيد رنگ ديگه نيست زرد مردمش خستن پر پيچ ، خم // هيچ جاش هم پيدا نميكني بگي نيست غم خيابوناش ميگيرن يقه عابرهارو // صندوق ها ميخونن تو پاكت نامه ها رو بارون ميباره ميشه رنگ جوبُ // هر پاكي ميتونه بشه هرزه توشُ درد ، لعنت به اين درد // از ساختموناش بالا ميرن تا پايين پرت كنن خودشونو فرد تو هوا پخش // فرد ميسازه يه شكاف ، شهر آسمونش تاريك نداره يك ستاره // همه كارا ميمونن نصفه كاره نبض شهر ميزنه با شايعه // زندگي ادامه داره همين جالبه كروس قصه ي منه ، قصه ي توئه // قصه ي ماست ، اينه داستان قصه ي من ، قصه ي تو // قصه ي ما ، اينه داستان قصه ي منه ، قصه ي توئه // قصه ي ماست ، اينه داستان قصه ي من ، قصه ي من ، قصه ي من ، روي آسفالت