آه زندگی آروم آغوش باز کن آی فاحشه آهم با تو راز شد بشکن کسی نیست جمع کنه بشکن کسی نیست درک کنه بکن کسی نیست رد کنه بگذر کسی نیست صبر کنه از پنجره بیرون به منظره نگا این سنگای بی روح با ابرای سیاه دردی که پول و کار واسه نونه سختیه راهی که واسه توئه کوره تا اینجا من از این شهر دیدم هرچی بدویی بهت بیشتر میدن ما هم از اونا که همیشه تو جهشیم واسه خیلیا و سکوی پرشیم این دنیا که هر تیکش یه شکلی داره همه جوره من دیدم مست گربه هایی که برا تو گرگن تا سر به خشتک ها و گنگ و مبهم جز به جز جنسو چسب کردیم جرعه جرعه جمعو چفت کردیم اوج قله هارو فتح کردیم لحظه هات که دیگه نی بد ترکیب کنیاک به داد به دست و روزام یه دستو بام بودی یه باره تخمات شیکست چون وزه داف اومدن دماغ صاف تو سرم دو وره بال رو تنم ... حال تو شبم دارم که دارم توام که داری دردت اینه که با ما نمیکاری همه دنبال یه ذره طلان ولی ترسو از یه ذره بلان هی میگی چرا جدایی ازم چون خیلی وقته با خدام یپرم من دل از این دنیا میکنم نمیدونم دارم خودمو کجا میبرم یه درخته تو مغزم همش که روحم برگاشه قلبم تنَش هرکی اومد یه خط انداخت رو این قلب فرسوده که خستم ازت من هنوز همونم تیغه واسه هرچی مغزه خرابه زمونم من یه دیوونم که دنیام پیره ولی هنوز جوونم من هنوز همونم تیغه واسه هرچی مغزه خرابه زمونم من یه دیوونم که دنیام پیره ولی هنوز جوونم دیگه خستم از همتون از لحن گفتنای بلتون از این آدمای الکی دلخوش باشو حتما چپتون از امروز به بعد مهم نیست برام میخوام بغض شب از این دل دراد من یه لجن دائم الخمر یه وزیری که قبله تو شاهو بردم تجربه به من ثابت کرده زندگی برای عاشق مرده یارو میگه من که خوبی ندیدم جنس درون خودش هفتاد رنگه زمان واسه ی کسی مسآلست که فرصتا اَ توی چشا مسخرست پاشو درست کن اول خودتو بعد بگو تو این شهر پُره حَرمَلس آک ... مغزتو نذار فا ک ... دستتو نیار تو لاک کلّمه الان چقدر بگم مستم و خراب این فصل آغوشمه این مرد آرومتره از این که بخواد کسی تردش کنه چون میخواد طبیعتو ارزش کنه گه گدار وقتی تک و تنهایی همه چی داریو لب پرتگاهی اون موقع خدا نزدیکتره کف ترازو سنگین تره حرف همه رو غرض میگیری این شهر کوفتی رو یه قفس میبینی تویی قلبتو ضربان تند تونل تاریک و نفسای کند آه زندگی آروم آغوش باز کن