دوش رفـتـم بـه در ميکده خواب آلوده خرقـه تردامـن و سـجاده شراب آلوده آمد افـسوس کـنان مغبچـه باده فروش گـفـت بيدار شو اي ره رو خواب آلوده شست و شويي کن و آن گه به خرابات خرام تا نـگردد ز تو اين دير خراب آلوده در هواي لـب شيرين دهنان چند کـني جوهر روح بـه ياقوت مذاب آلوده آلوده دوش رفـتـم بـه در ميکده خواب آلوده خرقـه تردامـن و سـجاده شراب آلوده دوش رفـتـم بـه در ميکده خواب آلوده خرقـه تردامـن و سـجاده شراب آلوده آلوده