ببین من هنوزم نفس می کشم نفس در هوای قفس می کشم گذشتم زخود تا نگویم به تو چه رنجی در این یک نفس می کشم هر آنچه که بودم،برای تو بودم هر آنچه که هستم،به خدا برای تو هستم تو سادگی ام را،چه ساده گرفتی به پای غرورت،چه ساده شکستم نگفتی چه بودم،نگفتم که هستم بترس از دمی که تو را بشکنم به پای غرور تب آلوده ام بترس از دمی که در آیی زدر ببینی منی را که من بوده ام ببینی منی را که من بوده ام اگر روزگاری دل از تو گسستم اگر روزگاری قفس را شکستم بدانی چه بودم،بدانی چه هستم با تمام این غرورم،بیش از اینها من صبورم ببین من هنوزم نفس می کشم نفس در هوای قفس می کشم گذشتم ز خود تا نگویم به تو چه رنجی در این یک نفس می کشم