دو سه شبه که چشمام به دره خدا کنه که خوابم نبره تو این قفس که زندون منه دلم گرفته و منتظره خدا کنه که خوابم نبره می خوام که دل به دریا بزنم یه سینه حرفو یکجا بزنم چرا کسی نمیگه به من عشق و امیدم به کجا رفته شبا اگه که تنها بمونم با غصه ها تو دنیا بمونم به کی آخه می تونه بگه اون که پشیمونه چرا رفته فردا دوباره پاییز میشه باز دلش زغصه لبریز میشه باز ای آسمون بهش بگو که پشیمون میشی به سوز عاشقی قسم که دلخون میشی دو سه شبه که چشمام به دره خدا کنه که خوابم نبره تو این قفس که زندون منه دلم گرفته و منتظره خدا کنه که خوابم نبره