بیزارم از شمال از هر چی خاطره ست بیزارم از غمی که تو دلم نشست دلگیرم از خودم دلگیرم از همه چون عاشقت شدم این گریه حقمه خوشحالی منو دریا ازم گرفت از دست دادمت دنیامو غم گرفت دریا تو رو گرفت دریا چشاتو برد دنیام بودیو دنیام با تو مرد هرچ درد اینجوری منو شکست نداد دریای لعنتی عشقمو پس نداد بیزارم از خیال از فکرای محال تا روز مرگمم بیزارم از شمال نمی خوام برم اون حوالی تو اون جاده های شمالی بگم جات خالی نفس می کشم با چه بغضی قدم میزنم با چه حالی فقط جات خالی رفتیم با هم شمال همه چی عالی بود اما میومدم جات دیگه خالی بود تو جاده شمال باهات قدم زدم با خنده رفتیمو با گریه اومدم کی جاتو پر کنه کی زندگیم بشه کی هست که ماله دیوونگیم بشه این غصه ها منو بعد از تو می کشن کاشکی یکی تو رو.برگردونه به من نمی خوام برم اون حوالی تو اون جاده های شمالی بگم جات خالی نفس می کشم با چه بغضی قدم میزنم با چه حالی فقط جات خالی