کجا رفتی کجا رفتی به حال من چها کردی به دنیای غمم بردی دلم را از چه آزردی ز جان من چه میخواهی تو رفتی بی تو من مردم ز من دیگر چه میجویی من ای پیمان شکن مردم در آغوش که سر کردی در آن شبها که یارت بود که چشمم تا سپیدهدم به ره در انتظارت بود به تو عمری وفا کردم دریغا بی وفا بودی چه شبها بی تو سر کردم تو آن شبها کجا بودی تو آن شبها کجا بودی دلم را بردی و رفتی برو عاشق مرا کم نیست توشمع بزم اغیاری دلم را تاب این غم نیست در آغوش که سر کردی در آن شبها که یارت بود که چشمم تا سپیدهدم به ره در انتظارت بود به تو عمری وفا کردم دریغا بی وفا بودی چه شبها بی تو سر کردم تو آن شبها کجا بودی تو آن شبها کجا بودی دلم را بردی و رفتی برو عاشق مرا کم نیست تو شمع بزم اغیاری دلم را تاب این غم نیست در آغوش که سر کردی در آن شبها که یارت بود که چشمم تا سپیدهدم به ره در انتظارت بود به تو عمری وفا کردم دریغا بی وفا بودی چه شبها بی تو سر کردم تو آن شبها کجا بودی تو آن شبها کجا بودی دلم را بردی و رفتی برو عاشق مرا کم نیست تو شمع بزم اغیاری دلم را تاب این غم نیست دلم را تاب این غم نیست دلم را تاب این غم نیست تو شمع بزم اغیاری دلم را تاب این غم نیست دلم را تاب این غم نیست دلم را تاب این غم نیست دلم را تاب این غم نیست دلم را تاب این غم نیست