چه سخته که آدم تو این دور و زمونه با این همه آشنا بازم تنها بمونه چه سخته گریه بگیره راه گلوشو حتی نتونه واسه دل آواز بخونه دل اگه دل باشه دنبالش نمی ره حتی اگه از غم بی عشقی بمیره دل اگه دل باشه دنبالش نمی ره حتی اگه از غم بی عشقی بمیره دل نمی دونه عجب خطایی کرده با وجودی که همیشه پر درده دل همش دم می زنه از آشنایی غافل از درد و غم روز جدایی دل اگه دل باشه دنبالش نمی ره حتی اگه از غم بی عشقی بمیره دل اگه دل باشه دنبالش نمی ره حتی اگه از غم بی عشقی بمیره منو از دلم جدا کرد دلمو سر به هوا کرد اون که عشقش واسه من یه دنیا بود اون با افسون نگاهش با دو چشمون سیاهش منو انداخت توی راهش دل حواسش کجا بود رفت و با من بی وفا شد با رقیبم آشنا شد اون که هر شب واسه من گریه می کرد حالا دل با من می جنگه میگه جام تو سینه تنگه اون به هردومون می خنده میگه کار خدا بود دل اگه دل باشه دنبالش نمی ره حتی اگه از غم بی عشقی بمیره دل اگه دل باشه دنبالش نمی ره حتی اگه از غم بی عشقی بمیره