یه گوشه این شهر یه قصه کوتاه یه کوچه بن بست کنار یه ایستگاه تنها تو با من همراه تنها تو با من همراه دردامو گرفتی تا خوب باشه حالم نذاشتی بگیره هوای خیالم دستات آرامشم داد دستات آرامشم داد هیشکی نمی بینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم آینده مو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت از این که برداری دستاتو از دوشم هیچکی نمی بینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم آینده مو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت نرو از آغوشم ♪ تکرار اسمته تموم دفترم این خونه بعد تو میریزه رو سرم سایه ات کم شه بارون میشم خاموش میشه آتیشم هیچکی نمی بینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم آینده مو بی تو ندیده میفروشم میترسم از دوریت از این که برداری دستاتو از دوشم هیچکی نمی بینه بعد از تو میپاشم پر میشم از خالی دیگه نمیتونم شکل خودم باشم آینده مو بی تو ندیده میفروشم