هر سال تو این لحظه ها حالم همینه انگار که غرق یه حس اضطرابم چند ساعت دیگه درست یک سال می شه یک سال می شه که نمی تونم بخوابم هر سال تو این لحظه ها حالم همینه انگار سرریزم از احساس رسیدن حس می کنم بدجور نزدیکی به خونه وقتی که مردم بوی عیدی گوش می دن حوای خوبم چیدن یک سیب که هیچ من پشت ردت تو دل آتیش می رم حس می کنم آدم به دنیا اومدم تا این سیبو از دستای تو عیدی بگیرم حوای خوبم چیدن یک سیب که هیچ من پشت ردت تو دل آتیش می رم حس می کنم آدم به دنیا اومدم تا این سیبو از دستای تو عیدی بگیرم ♪ تنها زمان سال که هم خوبه حالت هم با خودت درگیر حس دردی عیده کاری ندارم عید بر می گردی یا نه تو هر زمان سال که برگردی عیده هفت سین امسالو کنار آینه چیدم تا لحظه لحظه جای خالیتو ببینم تقویم امسالم تموم شد بسه برگرد تنها محاله پای این سفره بشینم حوای خوبم چیدن یک سیب که هیچ من پشت ردت تو دل آتیش می رم حس می کنم آدم به دنیا اومدم تا این سیبو از دستای تو عیدی بگیرم حوای خوبم چیدن یک سیب که هیچ من پشت ردت تو دل آتیش می رم حس می کنم آدم به دنیا اومدم تا این سیبو از دستای تو عیدی بگیرم