اوولَعْلَلَ... اوولَعْلولَ... اوولَعْلَلَلَلَ... اوولَعْلَلَیْوَلُّ... عشقت آرامش از من ربوده احساسم از عمقِ وجوده تا آخرش کاش بمونی هرچند واسه این قصه ها زوده یک شب (یک شب) از عشق تو دل نشه غافل (اُاُ...) دریا و دلتنگیِ ساحل (اُاُ...) دل کندم از شهر و خونه زیبا چه ها کردی تو با دل (اُاُ...) من و تو مثِ شمع و پروانه عاشقونه، مستانه کاری کنم اسمامون بره تووی افسانه دلِ من می رقصه بزنی به هر سازی مال منی خب دیگه تو که راضی، من راضی! دریا دریا منِ بی قرارو دریاب یکمم به من نگاه کن تو با اون نگاه جذّاب تو چشات ساحل داره منو کردی غرق توو چشمات می گیره با هر نگاهت منو برقِ تووی چشمات بارون بارون نَم و نَم نَم هر دو تا خیس تووی عاشقی توو دنیا روی دست ما دو تا نیس چقد آرامش داره این هوا با عطر موهات نمی دونی چه حالی داره برسی به آرزوهات عـــزيـزُم من قلبم از دست رفت آره باهام خوبه از بس رفتارت چشم از چشمم برنداری چشمام با چشمات حرف داره! قلبم به عشقت، گرفتاره دست از تو که بر، نمی داره من مُردم وقتی، نگام کردی چشمای تو مردم آزاره حالالیلابالالیلا... حالالیلابالالیلا... حالالیلابالالیلا... حالالیلابالالیلا... (هَی) مثِ شمع و پروانه (آها...) ما دو تا مثِ شمع و پروانه! آوووو... اُلالالا... حالااُلالالا... اُلالالا... حالااُلالالا... اوئِه اویَه... (حالااُلالالا...) اوئِه اویَه... (حالااُلالالا...) حَبیبی اَشْلُونَکْ؟! (حالااُلالالا...) اوئِه اوئِه اویَه... (حالااُلالالا...)