حس سردِ بین ما نبود مال سرما شدیم حجمی از آرزو که رسیدیم به تکرار پشت تصویرهای دور ما بودیم گرمِ خنده هامون ببین عادت ها چه زود ما رو تونستن به بازی بگیرن موندیم کِی آفتاب رو دست ما میسپارن یا که این خواب ها کی ما رو جا میذارن اما هیچکس جز ، ما نداره سهمی از این درد یه بارم میشه شاید نموند دلسرد حتی حرف های نگفته هم که جمع شدن روی هم حتی فاصله های همیشه هم کِشوندن مارو به سمت هم به سمت هم کشوندن مارو به سمت هم موندیم کِی آفتاب رو دست ما میسپارن یا که این خواب ها کی ما رو جا میذارن اما هیچکس جز ، ما نداره سهمی از این درد یه بارم میشه شاید نموند دلسرد موندیم کِی آفتاب رو دست ما میسپارن یا که این خواب ها کی ما رو جا میذارن اما هیچکس جز ، ما نداره سهمی از این درد یه بارم میشه شاید نموند دلسرد