گر چه پاییز دگر شد ناله هامون بی اثر شد ولی نوبت ما هم می شه نوبتمون آسمون نقش غلط زد سایه هاشو پیش و پس زد این بازی عوض می شه این بازی همه اونایی که مردن سر یه تار مو گلوله هایی که خوردن جای باتوم ولایت ساچمه ی ننگ فقاهت مونده رو تن نحیفت ده تایی شدن حریفت ده تا کفتار و یه آهو سرتو به زور بازو به لب جدول کوبیدن من دیگه هیچی ندیدم همه اونایی که مردن سر یه تار مو گلوله هایی که خوردن از دین و آیین زور همه اونایی که بردن به اذن رهبر کور کی می گه اینا گرگن حیف حیوون که لاشه اش شرف داشت نوبت مام می شه نوبتمون این بازی عوض می شه این بازی قصه شون زیر و زبر شد حقه هاشون بی اثر شد عمرشون به سر رسید و لقمه های نجوییده آسمون فصلو ورق زد سایه هاشو پیش و پس زد وصف این همه شجاعت کار من که نیست همه اونایی که مردن سر یه تار مو گلوله هایی که خوردن از دین و آیین زور همه اونایی که بردن به اذن رهبر کور کی می گه اینا گرگن حیف حیوون که لاشه اش شرف داشت نوبت ماهم می شه نوبتمون آسمون فصلو ورق زد شاید فردایی نو به در زد آسمون فصلو ورق زد شاید فردایی نو به در زد همه اونایی که مردن سر یه تار مو گلوله هایی که خوردن از دین و آیین زور همه اونایی که بردن به اذن رهبر کور کی می گه اینا گرگن حیف حیوون که لاشه اش شرف داشت نوبت ماهم می شه همه اونایی که مردن گلوله هایی که خوردن همه اونایی که بردن به اذن یه رهبر کور کی می گه اینا گرگن جای باتوم ولایت ساچمه ی ننگ فقاهت مونده رو تن نحیفت ده تایی شدن حریفت