تو بیا ای یار دیرین تو بیا ای شور شیرین که به صحراها و دریاها بباریم تو بیا ای باد و باران به تن خشک خیابان شاخه ای از باغ فرداها بکاریم تو بیا با هم دوباره در شب سرخ ستاره آسمانی از کبوترها بپاشیم تو بیا ای خنده ی دور در سحرگاهان پر نور سرخوش و خندان لب و دیوانه باشیم تمام کهکشان نشانه از تو دارد زمان بدون تو سرِ گذر ندارد جهان به اعتبار خنده ی تو زیباست بهشت من همین دقیقه ها همین جاست ♪ تو بیا با من نگارا تازه کن هوای ما را تو بیا ای جان که با تو بزنم دل را به دریا تو بیا ای یار دیرین تو بیا ای شور شیرین تو بیا تا شب دوباره سر زند ماه و ستاره تمام کهکشان نشانه از تو دارد زمان بدون تو سرِ گذر ندارد جهان به اعتبار خنده ی تو زیباست بیا تمام ناتمام ما همین جاست