وقتی می رفتی هر روز پیِ دردسر تو می شدی هی روز به روز خسته تر گم بابا می گفت بسه نرو انقد نکن خودتو بازیچه دستِ مردم شاید اون روز هیچ وقت نیاد که حوض باشه پُر باشه گل کف حیاط شاید دیگه هیچ وقت نشه شاید دیگه توو این خونه هیچ کس نیاد اینا همه تقصیر توئه تصمیم تو بوده تاثیر توئه اینا همه تقصیر توئه تصمیم تو بوده تاثیر توئه حالا کِی می رسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کِی می رسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن ♪ یه آسمون آبی، یه خواب خوبه عالی درخت و سبز و همه آبا جوبا جاری هی، بازم آسمون بارید همه شاد و خوب ولی جایِ تو بود خالی ما که با هم زدیم هی سلامتی کوچمون سوختیم تا شاید یه روز روشن شه خونمون کاشتیم و آب دادیم وایسادیم پاش تا بلکه شاید یه روز گل بده دونمون حالا کِی می رسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کِی می رسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کِی می رسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن حالا کِی می رسه فصل من حالا هی باغچه رو شخم بزن