دوباره باز پاییز اومد و برگا رو چید دوباره باز فصلِ سرد سرما رسید دوباره باز، دوباره باز یه حس عجیبی داریم انگار که نمی رسیم یه بار دیگه پلکات داره میگه چشمات خواب و خمار، انگار داره میره یه جای دیگه، قصه داره میگه یه انتظارِ شدید، یه اشتباهِ دیگه من بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم تهران من بیدارن، بیدارن، بیدارن، بیدارن چشمام من بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم تهران من بیدارن، بیدارن، بیدارن، بیدارن چشمام ♪ بهم نگو رسیده وقتِ تلخِ خدافظی بهم نگو همینه تهش قِصه به کجا رسید من دلم نمی خواد اصلاً برم از این خونه کاش ساعت برمی گشت و پاییز نمی رسید پَ بگو دوباره می مونی پیشم و همه چی دوباره خوب می شه کاش می شد بهم بگی نگران نباش چون برمی گردم زود پیشت اگه تو نباشی نمیدونم اصلا این شبا چجوری صبح می شه تو مثل بارونی اگه نباری این باغچه یه روزی خشک می شه (من بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم تهران) (من بیدارن، بیدارن، بیدارن، بیدارن چشمام) من بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم، بی خوابم تهران من بیدارن، بیدارن، بیدارن، بیدارن چشمام