دو دستي ميدم خودمو به دسته تو شهامت فقط يكم ديگه ميخوام دوام و استقامت گذشتم از مرز حراص ترسي وجود نداره تنها دليل موندم غرور و اعتباره ♪ دو دستي ميدم خودمو به دستت عاشقونه زدم به سيم آخر پاشدم شدم يه ديونه تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همون جاست تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همون جاست تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همونجاست اگه تاريكي نباشه ماه و ستاره كجاست ♪ دو دستي ميدم خودمو به دسته تو شهامت قدرت من به رخ به ظلمت تا خود قيامت تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همون جاست تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همون جاست تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همونجاست اگه تاريكي نباشه ماه و ستاره كجاست تاريكي ترسي نداره چرا كه نور همون جاست اگه تاريكي نباشه ماه و ستاره كجاست