...
میدونستم از دستم میره
میدونستم بهونه میگیره
میدونستم خوبیای من توی قلبش جا نمیگیره
میدونستم از دستم میره
میدونستم بهونه میگیره
میدونستم خوبیای من توی قلبش جا نمیگیره
به هر بهونه ای که بود میخواست از این خونه بره
کسی که رفتنی باشه واسه جدایی حاضره
آی از عشق
ای وای از عشق
به رفتنش راضی شدم
فهمیده بودم که چرا
روزای آخری میگفت بیا به هم بگیم شما
آی از عشق
ای وای از عشق
میدونستم از دستم میره
میدونستم بهونه میگیره
میدونستم خوبیای من توی قلبش جا نمیگیره
میگفت یه حسی بهم میگه
خوشبخت نمیکنه منو
اینجوری آماده میکرد
مقدمات رفتنو
معلومه واسه ترک من یکی بهش انگیزه داد
رفتو بهم گفت که برام از خدا خوشبختی میخواد(بره به جهنم)
آی از عشق
ای وای از عشق
میدونستم از دستم میره
میدونستم بهونه میگیره
میدونستم خوبیای من توی قلبش جا نمیگیره
میدونستم از دستم میره
میدونستم بهونه میگیره
میدونستم خوبیای من توی قلبش جا نمیگیره
Writed by:
[email protected]