وقتی عزیزی میره از دستمون وقتی بلا میباره از آسمون وقتی آدم رونده میشه از خونه چاره ای نیست جز گوشه میخونه اونوقت آدم می میزنه به زندگی هی میزنه خودشو فراموش میکنه به حرف دل گوش میکنه به حرف دل گوش میکنه واسه اینه که همدم مستا شدم رفیق پیمونه به دستا شدم از خود و بیگانه جفا دیده ام از می و میخونه وفا دیده ام وقتی آدم با غم میشه همخونه کسی ازش نمیگیره نشونه وقتی خونه درست مثل زندونه چاره ای نیست جز گوشه ی میخونه اونوقت آدم می میزنه به زندگی هی میزنه خودشو فراموش میکنه به حرف دل گوش میکنه به حرف دل گوش میکنه وقتی عزیزی میره از دستمون وقتی بلا میباره از آسمون وقتی آدم رونده میشه از خونه چاره ای نیست جز گوشه میخونه اونوقت آدم می میزنه به زندگی هی میزنه خودشو فراموش میکنه به حرف دل گوش میکنه به حرف دل گوش میکنه