بغض چشماتو شب من غزل نوشت رویامو بافت دستای من تموم شب به اسم تو ترانه ساخت... تموم من غزل شد و... به شکل تو بدل شد و... تلخی شب عسل شد و... ترانه هام به شب نباخت بدون تو نفس نبود،هرچی نوشتم بس نبود چیزی به جز هوس نبود،تا شعر من تورو شناخت احساسم بدون شک تو اسم تو خلاصه شد جهان من تو بودی و احساس من حماسه شد تموم من غرل شد و ...به شکل تو بدل شد و... تلخی شب عسل شد و... ترانه هام به شب نباخت بدون تو نفس نبود هرچی نوشتم بس نبود چیزی به جز هوس نبود.تا شعر من تورو شناخت