شاید در این جهان بر دورِ باطلیم بیهوده می رویم ، شاید رسیده ایم زمین جهنم و تاوانِ آدم است شاید به باغِ سیب آتش کشیده ایم شاید جهانِ ما رویایِ ذهنِ ماست شاید یه گربه یا یک خوشه گندمیم شاید یه بازیِ سرگرم کننده ای برایِ کودکی در بُعد چندُمیم با این همه عذاب ، پاسخ به من بده من برده ی توام یا عاشقِ منی که حل شدم در این سوالِ بی جواب من خالقِ توام یا تو خالقِ منی ♪ شاید میانِ یک مدارِ منحنی با سرعتی عجیب در کهکشان گُمیم یا یک توهمیم ، تنها برای هیچ یا واقعیتی از یک توهمیم شاید هزارتنیم ، آرام در این مسیر با صورتی دِگر در لایه هایِ خواب شاید که جوهریم ، یک ذاتِ بی نیاز یا شایدم عَرَض ، پنهانِ در نقاب با این همه عذاب ، پاسخ به من بده من برده ی توام یا عاشقِ منی که حل شدم در این سوالِ بی جواب من خالقِ توام یا تو خالقِ منی من خالقِ توام یا تو خالقِ منی من خالقِ توام یا تو خالقِ منی من خالقِ توام یا تو خالقِ منی ...من خالقِ توام یا تو شاید بهانه بود ، صدایِ وسوسه پژواکِ ذهنِ ماست ، شیطان منوتوایم شیطان منوتوایم ، شیطان منوتوایم