اَ یه جایی رفتم پیِ کارِ خودم کلی باخت دادم تو کارم واسه بردن یاد گرفتم برم جلو هر جوری هست جا اینکه بشینم و ناله کنم وقتی همه نشستن من پا شدم خوردم اَ خودم بد جوری صد بار کتک جلو آینه ندید هیشکی اشکامو نه من خیلی وقت پیش دادم درسامو پس من همیشه با سختی گلاویزم خودم کردم خودمو تو تنهایی جمع الآن قطره ام و یه روزی دریا میشم نشدن معنی نداشته برام هیچوقت مسیرمو خیلی خوب میشناسم نمیذارم بره اصلا چوبی لا چرخ حواسم جَمعه که کجام الآن من غرورِ بی جا رو دور میندازم میسازم دنیای رنگی تر نه نمیده مشکلات تغییرم اینو بدون آینده ای میسازم که هیشکی ندیده حتی شبیهش هم آ خیلی وقته کَندم از همه چون من چشام خیره به یه هدفِ گندست خرابه ترمزم میرم جلو باختو نمیشناسم فقط نسخ بردم تو دنیایِ من دنیایِ من نمیشه چشما خیس همه آدما میگیرن انشا بیست سوژه تلخ واسه لنزا نیست تو دنیایِ من دور نمیشه سینه ها از هم پر نمیشه سینه ها از غم تنها نمیشه نیمه راه دستم تو دنیایِ من دنیایِ من باید بدوئن رویاها دنبالِ من گوشِ دنیا رو پُر کنه صدایِ من همه فرداها بیفتن به پایِ من هیشکی نرسه حتی به خاکِ پام آدما بفهمن حرفامو با نگاه فکر فرداها نکنه زا به راه خوابمو نبرن اَ چشام عابرا تو دنیایِ من دنیایِ من آدما نمیخورن زمین را به راه میخنده خدا همیشه آدما نمیزنن همو اَ ریشه حالِ همه خوبه از این حالِ خوب هم نمیدرن تنِ آبرویِ هم آسمون آبیه صورتا سرخ عشق میزنه تو رگا موج دنیام روشنه حتی با نیمه ماه رفیق نارفیق نمیشه نیمه راه نمیکُشه کینه دلا رو پرِ دعاهای خوبه سینه ی ما نمیزنن به این پاها سنگ برات نمیشه تمومِ راها تنگ میشه از سرِ آدما جدا جنگ میزنه روزاتو خدا رنگ دنیایِ من دنیایِ من نمیشه چشما خیس همه آدما میگیرن انشا بیست سوژه تلخ واسه لنزا نیست تو دنیایِ من دور نمیشه سینه ها از هم پر نمیشه سینه ها از غم تنها نمیشه نیمه راه دستم