یک خیابان باران پشت باران باران اصلا انگار امشب کل تهران باران میروم تنهایی تا نباشم شاید مثل سایه با من دردتو می آید چمدان و من این حال مریض میرم و پشت سرم اب نریز خسته م از همه کس از همه چیز میرم و پشت سرم آب نریز عشق تو تا عمق روح و جانم رفته درد تو تا مغز استخوانم رفته می سوزم از درون تو ای جان عشقم من دستت دارم دوستت دارم ببار ای باران عشقم چمدان و من این حال مریض میرم و پشت سرم اب نریز خسته م از همه کس از همه چیز میرم و پشت سرم آب نریز