یکی بود یکی نبود تو دنیا، یه جوون خسته بود میون کلبه قلبش، دختری نشسته بود روزا با طلوع خورشید، پا میشد به یاد اون شبا از بوسه مهتاب، سر میذاشت به خاک اون عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری ♪ پسرک هیچی نداشتش، زیر سقف آسمون عاشق دختره بودش، با یه قلبی مهربون اما اون دخترک بد، فکر شاه پریون دلشو شکست و رفتش، پی شازده ای جوون عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری ♪ تک و تنها پسرک، با کوله بار غم موند خودش و غصه هاشو، سپرد به موج دریا دیگه قلب یخ زده اش، گرمی آفتاب نمی خواست تو شبای بی کسی، بوسه مهتاب نمی خواست همه عشق و وجودش، آرزوهاش همون بود همه بود و نبودش، خواستنی هاش همون بود همون بود همون بود عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری عسلی چشم عسلی، پوست تنش پوست پری کپلی لپ تپلی، شازده خانم یه گل پری