شده ام بت پرست تو (تو، تو، تو، تو، تو) شده ام بت پرست تو (تو، تو، تو، تو، تو) شب هجرون دیگه تمومه گل مهتاب بر سر بومه عاشقی جز بر تو حرومه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام ♪ شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو به کنج میخونه روز و شب شده ام جام دست تو شده ام جام دست تو به تو چون سجده میکنم شرر تو هر سينه ميزنم ز غصه میخوام که بعد از این بت روی تو بشکنم آه، بت روی تو بشکنم شب هجرون دیگه تمومه گل مهتاب بر سر بومه عاشقی جز بر تو حرومه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه دل من یک کاسهٔ خونه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام ♪ شده ام بت پرست تو قسم به چشمون مست تو به کنج میخونه روز و شب شده ام جام دست تو آه، شده ام جام دست تو به تو چون سجده میکنم شرر تو هر سينه ميزنم ز غصه میخوام که بعد از این بت روی تو بشکنم آه، بت روی تو بشکنم شب هجرون دیگه تمومه گل مهتاب بر سر بومه عاشقی جز بر تو حرومه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه دل من یک کاسهٔ خونه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام عزيزم كاسه چشمم سرايت آخ ميون هر دوچشمم جاي پايت عزیزم ♪ شب هجرون دیگه تمومه گل مهتاب بر سر بومه عاشقی جز بر تو حرومه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام روم از هر خونه به خونه که بگیرم از تو نشونه دل من یک کاسهٔ خونه که برای تو زنده ام آه، که برای تو زنده ام